سفارش تبلیغ
صبا ویژن






مجموعه تولیدی دکور و جعبه جواهر تهران

شاهکارهای ارزشمند "پترکارل فابرژه Peter Carl Faberge"هنرمند جواهرساز روسی در قرن بیستم اساس و بنیان صنعت جواهرسازی را به طورکلی دگرگون کرد. از جمله سایر رهاوردهای سال‌های اول قرن بیستم سیر صعودی استفاده از قطعات شیشه‌ای در ساخت زیورها بود که در واقع نوعی گذر از موادی به مواد دیگر به حساب می‌آید. هر چند در این دوره استفاده از مواد فسیلی در ساخت جواهرات از سایر مواد پیشی گرفت، اما قطعات شیشه‌ای جایگاه خود را به عنوان مهمترین ماده مصرفی در هنر جواهرسازی اروپا همچنان حفظ کرد. منطقه"بوهمیا Bohemia " به سبب تولید قطعات شیشه‌ای، به کمک ماشین‌های "سواروفسکی"، تبدیل به اصلی‌ترین قطب تامین این ماده در قرن بیستم شد. سبک سست و بیجان "آرنوو Art Nouveau"در اوایل قرن بیستم جانی تازه گرفت و صنایع دستی غرب را تحت تاثیر قرار داد.

"شارل رنه لالیک Charies Rene "که آثار شگفت انگیز موسوم به "اُبژه دار Objet dArt" و سایر جواهرات فوق‌العاده زیبا را خلق کرد، بنیانگذار جواهرسازی به سبک آرنوو بود. این سبک با شروع جنگ جهانی اول به ناگهان متوقف شد. در این قرن نوع دیگری از صنعت جواهرسازی مطرح شد که عبارت بود از "طراحان مد". آثار هنری این طراحان که اغلب از سنگ‌های ارزان قیمت و گاهی از مواد قیمتی ساخته می‌شد، به‌طورمعمول حاصل ذوق و سلیقه شخصی بود تا محصول یک کار مدرن و پیشرفته. نخستین کسی که در این مسیر گام نهاد، جواهر ساز هنرمندی به نام "کوکوشانل Coco Channel" بود. وی در دهه‌های 1930 و 1960 با نگرشی نو اقدام به ساخت زیورهای آویختنی با الهام از آثار و نمادهای طلسم گونه که تقلیدی اغراق‌آمیز از نمادهای واقعی بود، کرد و زیورهایی چون آبشارهای مروارید را که در روز مورد استفاده قرار می‌گرفتند، ساخت.

شانل معتقد بود که زنان باید از جواهرات بدل استفاده کنند، به‌ویژه اگر مبین استقلال و برخلاف آداب و سنت‌های گذشته باشد. دومین مروج این هنر"السااسکیا پارلی Elsa Schiaparelli" بود. او انواع گل‌ها، پرهای پرندگان، قطعات چینی و حتی پوست را در کنار قطعات شیشه‌ای مورد استفاده قرار می‌داد. طرح‌های او با تاثیرپذیری از احساسات درونی و عواطف "کولیانه" و نیز با الهام از مکتب‌های جدید هنری نظیر فوتوریسم، سورئالیسم و نئوکلاسیسم از یک سو و هنر سیاه‌پوستان آمریکا از سوی دیگر شکل گرفته‌اند. اسکیاپارلی در ساختن برخی زیورها، از آثار کلاسیک دوستان هنرمند خود الهام گرفته است. گوشواره‌های "سالوادر دالی" و سنجاق سینه مدل چشمی "ژان کوکتوJean Cocteau " از آن جمله‌اند.

تا اواخر دهه 1930، جلوه‌های سوررئالیستی و غریب پردازی سبک‌های "سوررئالیسم" و "کویرکی Qirky " بازار جواهرات را در اختیار داشتند. در دهه 1920 و 1930 تکنیک جدید برجسته‌کاری روند جواهرسازی نو را شتاب بیشتری بخشید. در دهه 1920 زیورهای برجسته از نوع "بک لایت Bakelite" با استقبال فراوانی روبه رو شد. این زیورها که اغلب به شکل حیوانات و انواع گل‌ها در تاریخ جواهرسازی متداول بود، ساخته‌می‌شد.

زیورهای برجسته به دلیل سطوح صیقلی و اشکال و پیکره‌های زیبای روی آن و نیز بهره‌مندی از رنگ‌های قوی شیشه مورد توجه و استقبال مصرف کنندگان ثروتمند قرار گرفت. طبقه کارگر نیز از زیورهای برجسته استفاده می‌کردند، اما از نوع ارزان قیمت آن. جواهرسازانی چون "هنکل Henkel"، "گروس"، "اسکیاپارلی" و"لالیک Lalique" آثار زیبایی را در زمینه زیورهای برجسته از خود برجای گذاشته‌اند.

در خلال این قرن شیوه "آردکوArt Deco " رفته رفته تبدیل به نوعی سبک در ساخت و تولید زیورهای آویختنی شد و در کنار شاهکارهای فوق‌العاده با ارزش جواهر سازان پاریسی چون "کارتیه"، هنرمندان اقدام به ساخت زیورهایی چون سنگ‌های باریک برزویی یا نمادهای سیاحتی مانند ترن‌های مسافرتی، قایق و هواپیما برای تامین خواست آرایشی خانم‌های مد پسند کردند.

ظهور نهضت هنری "باوهاوس" و عصر به اصطلاح "جاز" موجب رواج زیورهای کرومی به شکل‌های هندسی شد. کشف قبر"توتان‌خامون"» در سال 1922 در مصر تاثیر به‌سزایی روی این سبک طراحی گذاشت در حالی که پاریس در ارائه مدهای مختلف در زمینه زیورها همچنان پیشتاز بود. ساخت زیورهای آویختنی در ایالات متحده آمریکا، به‌دنبال ورشکستگی مالی "وال استریت" در سال 1929، تبدیل به یک صنعت رو به رشد شد. این تحول مهم از سبک آردکو، صنعت فیلم سازی‌هالیوود و نوعی تجددگرایی در هنر که از سوی رسانه‌های گروهی بلوک سرمایه گذاری تبلیغ می‌شد بود.

 اگرچه ساخت و تولید زیورها در اروپا با شروع جنگ جهانی دوم متوقف شد، در عوض در آمریکا با گام‌های سریعتر به رشد و توسعه خود ادامه داد. صنعت جواهرسازی در دهه 1950 متاثر از بینش "کریستین دیورChristian Dior" بود. آثار هنری او بیشتر با بهره گیری از ترکیب محافظه کارانه شیشه‌های رنگی و حفظ ارزش‌های سنتی آن ساخته شده‌اند. "میریام‌هاسکل Miriam Haskell"، "هوبه و‌هاهتی کارنگی. Hobe & Hattic " از جمله طراحان مشهور این دوره بودند.

انقلاب جوانان در دهه 1960 چهره جدیدی از این حرفه را به جهانیان معرفی کرد. تلفیقی از دستاوردهای هنر نو و تکنولوژیک در زمینه برجسته کاری، اساس کار هنرمندانی چون "پاکو رابان Paco Rabanne"را در خلق آثاری به شیوه "آپ آرت" تشکیل می‌دهد.

 "رایان" با استفاده از حلقه‌های مثلثی برجسته به رنگ روشن و حتی شفاف اقدام به ساخت قطعات بزرگ و ساده هندسی کرد. ترکیب بندی رنگ‌ها و حرکت در قسمتهای مختلف آثار او بیشتر القای نقاشی‌های "آپ - آرت Op - art " را می‌کند. شاید در این دوران نخستین زیورهای پست‌مدرنیسم که به دست "کنت جی لین Kenneth Jay Lane" ساخته شده، ترکیب اغراق آمیز سنگ‌های قیمتی با نمادهای بزرگ حیوانات در این برهه سبک‌های تاریخی صنعتی جواهرسازی در غرب را با نوعی تمسخردگرگون کرد. "کنت جی لین" با استفاده از قطعات شیشه‌ای، پوست مار و قطعات برنزی قدیمی، گل سینه‌هایی به شکل سرحیوانات می‌ساخت که ضمن ارزان قیمت بودن بسیار بدیع جلوه می‌کرد.

تغییر سبک هنری در دهه 1970 موجب تغییر در سبک جواهرسازی از مکتب "فوتوریسم" به سبک "نوستالژیک Nostalgic "شد و در نتیجه علاقه به زیبایی و ارزش گل‌ها، تعالیم مکتب "هیپی‌ها" و نمادهای قومی تجدید شد. آزادی به‌کارگیری مواد و شیوه‌هایی که در میان هنرمندان جواهرسازی در اوایل این قرن رواج داشت، در این دوره نیز در میان گروه وسیعی از سازندگان صنایع دستی و جواهرات گسترش یافت. جواهراتی که طراحان پاره وقت جواهر ساان در کارگاه‌های خانگی تهیه می‌کردند، بخش وسیعی از بازار این صنعت در فروشگاه‌ها و گالری‌های اروپا را به خود اختصاص داد و در دسترس عام قرار گرفت.

در اواخر دهه 1970 سبک "پانک" از راه رسید، که در واقع آخرین فصل از طراحی جواهرات در اروپا به حساب می‌آید. به دنبال ظهور این سبک بود که زنجیر دوچرخه، تیغ اصلاح، صلیب‌های فلزی و سنجاق قفلی‌ها به جرگه زیورهای شخصی پیوستند. طراحان جواهرات دهه 1980 سبک پیشتاز خود را با خلق آثاری مشخص و مستقل از روند هنری زیورها و پوشاک و در عین حال دارای هماهنگی و همخوانی با آنها عرضه کردند.

به‌طورمثال"مایکل دناردو Michael de Nordo " مجسمه‌های مینیاتوری خود را از پیچ و مهره و چرخ دنده‌ها ساخت. "جان ویندJohn Wind " موفقیت شایانی در ساخت دستبندهایی از اتصال صفحات گوناگون ساعت‌های مچی کسب کرد. "بیلی بوی" با استفاده از پلاستیک، سنگ‌های نتراشیده و رنگ‌های تند به خلق آثار برجسته و زیبایی دست زد و "آندرولوگان Andrew Logan"با استفاده از آیینه‌ها و شیشه‌های شکسته و سنگ‌های رنگی روکوب طلا واشیای استفاده شده در دهه 1980 آثاری خلق کرد که تحسین همگان را بر انگیخت.

 

شیشه و سرامیک

از میان مواد اولیه مورد استفاده طراحان جواهر، شیشه و سرامیک نه تنها ارزانتر بلکه دارای کاربرد بیشتر است. از مهره‌های شیشه‌ای و سرامیکی در ساخت انواع زیور، گردنبند تک مهره‌ای تا النگوها و خلخال‌هایی استفاده می‌کنند که در آنها مهره‌هایی به شکل دانه کار شده‌است. مهره‌های شیشه‌ای و سرامیکی از روزگاران دور تاکنون در ساخت زیورها مورد استفاده بوده، به طوری که "تغییرات کوچک تمدن" و "مشتی کوچک" از تاریخ لقب گرفته و همواره با پیشرفت‌های تکنولوژیکی و اقتصادی تمدن در ارتباط نزدیکی بوده‌اند.

 شیشه

اولین مهره‌های شیشه‌ای از غرب آسیا به‌دست آمده و به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح منسوب است. اما استفاده از این مهره‌ها تنها از سال 1400 قبل از میلاد در مصر رواج یافت. مصری ها علاقه زیادی به شیشه‌های قطور و مات داشتند و آنها را رنگ می‌زدند تا شبیه فیروزه و سنگ لاجورد شود. ولی فینیقی‌ها که شاید سازنده‌زیباترین مهره‌ها و آویزهای شیشه‌ای دنیای کهن باشند، شیشه‌هایی به شکل سرانسان و حیوانات در اندازه‌های کوچک می‌ساختند. در اواخر قرن دوم و سوم قبل از میلاد، فنون ساخت شیشه طراحی، سایش و قالب سازی را برمی‌گرفت. لوله دم را رومیان اختراع کردند و تولید انبوه مهره‌های شیشه‌ای آغاز شد.

جواهرسازان قدیم مهره‌های شیشه‌ای بسیار پرکاری تولیدمی‌کردند که "مهره‌چشم"، "مهره‌های چند وجهی" و "مهره‌های چند تکه"‌از آن جمله است. مهره‌های چند تکه که از کنار هم قرار دادن پلاک‌های متعدد یا سطوح زاویه دار، ساخته شده‌است و از برش شیشه طرح‌دار به‌دست می‌آید. این شیشه عصایی شکل با گداختن چند لایه شیشه به رنگ‌های مختلف با هم، در درون کوره به‌نحوی ساخته می‌شود که طرح حلقه‌های هم مرکز و هم رنگ در تمام طول عصا پخش شود.

 در قرن چهاردهم، ونیز مهمترین تولیدکننده مهره‌های شیشه‌ای جهان بود و مهره‌های شیشه‌ای ونیز در سراسر جهان خریدار داشت. از مشهورترین مهره‌های ونیزی می‌توان از" شورونchevron" و مهره‌های "هزار تکه millefiori" نام برد که با استفاده از روش‌های پیچیده‌ای ساخته می‌شدند . در مرحله تولید یک کره‌توخالی از شیشه مذاب به دو صفحه فلزی با میله‌هایی وصل شده بود که دو مرد که هر کدام یک طرف طناب در دست داشتند به دو سوی مخالف حرکت می‌کردند و کره را از دو سو می‌کشیدند تا به شکل عصای تو خالی درآید. سپس از محفظه شیشه‌ای تو خالی هزاران مهره می‌بریدند.

سومین تحول عمده در ساخت زیورهای شیشه‌ای در دوره‌انقلاب صنعتی به وقوع پیوست. برش دادن مهره‌ها و نیز نصب سنگ بر مهره‌ها در انگلستان، فرانسه و بوهم آلمان توسعه یافت، که الماس و انواع سنگ‌های قیمتی تراش‌دار را تقلید می‌کردند.

ابداع شیشه رنگین‌کمانی توسط تیفانی منجر به ساخت مهره‌های جدید، قبل از قرن بیستم شد و ساخت زیورهای شیشه‌ای قالب‌گیری شده همراه با سبک برجسته‌کاری سنگ‌های قیمتی در قرن نوزدهم رواج یافت.

مهره‌های شیشه‌ای هنوز در سراسر جهان کاربرد دارد. آفریقایی‌ها و سرخپوست‌ها مهره‌های اروپایی را با سنت رنگ‌آمیزی و طراحی جواهرات خود تلفیق می‌کنند و بر این عقیده‌اند که مهره‌های "بودومBodom" آفریقایی که در لغت به معنای" پارس کردن " است صاحبش را از خطر آگاه می‌کند. این مهره‌ها از خاک، و اغلب پودر شیشه بازیافت شده است.

نوعی دیگر مهره مشهور ژاپنی و کره‌ای به شکل ویرگول است که "ماگاتاما magatama" نامیده می‌شود. چینی‌ها همواره مهره‌های پیچیده‌ای می‌ساختند از قبیل مهره‌هایی با نقش‌های ظریف حیوانات که بر شیشه شفاف و زینت یافته با مارپیچ خش‌دار از شیشه آبی حک شده‌بود.

 سرامیک

اولین مهره‌های سرامیکی را به قرن ششم پیش از میلاد نسبت می‌دهند. یعنی زمانی که مصری‌ها مهره‌های لعابدار می‌ساختند. هر چند که ساخت زیورهای سرامیکی از حرفه‌های قدیمی جهان است. اما تا قرن نوزدهم سرامیک کم ارزشترین ماده در جواهرسازی اروپا به شمار می‌رفت. درحالی که چینی‌ها دیر زمانی مهره‌های چینی بی‌نظیری با رنگ‌های مینا و حاشیه طلاکوب می‌ساختند، در "پرو" ساخت مهره‌های رنگارنگ، با نقش منظره‌ها و چهره حیوانات رایج بود. آفریقایی‌ها طبق سنت، سفال را به شکل مهره در‌می‌آورند و بین دو انگشت می‌غلطانند سپس با ناخن بر روی آن نقش می‌اندازند و بعد آن را در آفتاب خشک می‌کردند. ولی در "یونان" مهره‌های بدون آهک را با دست شکل می‌دهند و با نقش‌های گل و گیاه تزیین می‌کردند.

در اروپای قرن نوزدهم، خاک چینی به صورت ماده‌ای بسیار باارزش برای ساخت زیورهایی مانند نقش برجسته‌های مدالی، مهره، آویز و دستبند درآمد. "روزنتالRosenthal"، "میسنMeissen" و آثار چینی سلطنتی در "برلین" و "وج وودWedgwood" انگلستان به تولید زیورهای چینی رنگ شده با دست می‌پرداختند. از سال 1920 مهره‌های سفالی ایتالیایی با لعاب قلعی مزین به عبارت مذهبی بر روی لباس کشیش‌ها دوخته می‌شد.

www.jtd.ir


نوشته شده در یکشنبه 92/2/15ساعت 8:11 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

سری‌ به‌ جعبهِ جواهراتتان‌ بزنید. طلا و جواهرات‌ شما کدر و کثیف‌ شده؟ از همین‌ حالا شروع‌ کنید و با استفاده‌ از مواد زیر، یک‌ پاک‌ کننده‌ خانگی‌ برای‌ تمیزکردن‌ جواهرات‌ درست‌ کنید.

مواد لازم‌

- آمونیاک: یک ‌چهارم‌ پیمانه‌

- مایع‌ ظرفشویی: یک‌ چهارم‌ پیمانه‌

- آب: سه‌ چهارم‌ پیمانه‌

شیوهِ کار

مواد را با هم‌ مخلوط‌ کنید. جواهرات‌ خود را داخل‌ این‌ مایع‌ بخیسانید. پس‌ از نیم ‌ساعت‌ با یک‌ مسواک‌ نرم‌ روی‌ سطح‌ جواهرات‌ را تمیز کنید.

فراموش‌ نکنید که‌ فرمول‌ مذکور برای‌ تمیزکردن‌ جواهرات‌ بدلی‌ مناسب‌ نیست.

www.jtd.ir


نوشته شده در یکشنبه 92/2/15ساعت 8:10 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

قیمت طلا برای اولین‌بار از هر اونس 1000 دلار گذشت. وقتی پیتر برنشتاین در مورد تاریخچه طلا می‌نوشت، کتابش را تاریخچه یک دل مشغولی نام نهاد. اما اکنون کسانی که دل‌ مشغولی طلا را داشته‌اند بسیار خوشحالند. سرانجام روز پنج‌شنبه سیزدهم مارس، این فلز زرد ارزشی بیش از 1000 دلار در هر اونس به خود گرفت. این تحول می‌تواند تاییدی باشد بر اعتقاد آنهایی که می‌گفتند طلا تنها ذخیره با ارزش است و پول کاغذی محکوم به فنا است و به طور ذاتی ارزشی معادل صفر دارد.
به همین دلیل است که یکی از دلایل اصلی چهار رقمی شدن ارزش طلا به مشکلات دلار مربوط است، ارزی که پیش از این معتبرترین ارز جهان محسوب می‌شد.
روز پنج‌شنبه ارزش هر اسکناس پشت سبز به کمتر از 100 ین سقوط کرد و به پایین‌ترین سطح‌ خود از سال 1995 تاکنون رسید و به فرانک سوئیس نزدیک شد.
بسیاری بر این عقیده‌اند که به لحاظ ارزش واقعی، ارزش طلا هنوز کمتر از رکورد اصلی خود در سال 1980 است. باید ارزش کنونی طلا دوبرابر شود تا با توجه به نرخ تورم معادل 850 دلار آن زمان شود .
به علاوه در بحث حفظ ارزش طلا این موضوع مطرح است که تا چند دهه پس از آن رکورد تاریخی سال 1980، ارزش اسمی این کالا تا دوسوم سقوط کرد.
بی‌شک روند افزایش ارزش طلا در شرایط کنونی می‌تواند ادامه یابد. اول به دلیل آنکه عقیده‌ای همگانی وجود دارد دال بر اینکه فدرال رزرو بیشتر نگران رشد اقتصادی آمریکا است تا نرخ تورم در این کشور. بسیاری از اقتصاددانان این بحث را مطرح می‌کنند که نرخ تورم شاخصی ثانویه است و با کندشدن رشد اقتصاد جهانی، به شدت سقوط می‌کند، اما بدبین‌ها معتقدند هیچ نشانه‌ای از این موضوع در قیمت‌های کالاهای کشاورزی یا نفت وجود ندارد.
به نظر می‌رسد طلا یک سرمایه ضد تورمی است.
در چنین شرایطی خطر بروز بحران اعتبارات وجود دارد. یک صندوق اوراق قرضه به نام کرلیل کپیتال مجبور شده است از اعتبارگذاران خود نقدینگی مطالبه کند. قیمت سهام بیراسترن هم در پی نگرانی‌های تازه در زمینه مسائل مالی این بانک سرمایه‌گذاری، به پایین‌ترین حد خود ظرف 5سال گذشته رسیده است. بسیاری نگران ثبات نظام مالی آن هستند.
بسیاری از این نگرانی‌ها مربوط است به نگهداری فیزیکی طلا به جای سپرده‌های بانکی عامل دیگر سهولت نگهداری طلا در این روزها است. براساس گزارش مرکز مورگان استنلی، هم‌اکنون صندوق‌های معاملات ارزی، بیش از 915تن طلا دارند و این موضوع آنها را مساوی با یک بانک مرکزی نموده است .
بنابراین سرمایه‌گذاران خرده پا نیز اجازه یافته‌اند، در این رونق ناگهانی شرکت کنند و در شرایطی که قیمت‌های بالای طلا ممکن است تقاضا برای جواهرات را کمی افزایش دهد، هنوز با تاثیر افزایش عرضه مواجه نشده است. در اوایل همین دهه بود که تولید محصولات معدنی به اوج خود رسید .
اما مساله احتیاط کاری در زمینه طلا بسیار ظریف‌تر از اینها است. کالاها در حال حاضر به دارایی‌های مد روز تبدیل شده‌اند. سرمایه‌گذاران نه تنها به خاطر شرایط درازمدت در زمینه افزایش عرضه به دلیل افزایش تقاضا آسیا جذب این بخش شده‌اند، بلکه شرایط کوتاه‌مدت نیز به این توجه آنان به این بخش دامن زده است .
بسیاری از صندوق‌های مالی بزرگ از استراتژی‌های پیروی از جریان‌های متداول استفاده می‌کنند و چیزهایی را می‌خرند که قیمتشان در حال افزایش است. بخشی از این «پول داغ» اکنون که طلا به هدف دراز مدتش رسیده است سودده می‌شود .
به‌علاوه عجیب است که افزایش قیمت کالاها هم‌زمان با کند شدن رشد اقتصادی آمریکا شده است. فرض بر این بود که تقاضای بازارهای نوظهور می‌تواند تاثیری بر آمریکا نداشته باشد. اما اگر این وظیفه غلط از آب درآید، شاهد سقوط ناگهانی و شاید در قیمت‌های کالاها خواهیم بود و این باعث خواهد شد شدت تهدید تورمی کمتر به نظر رسد و نرخ طلا را هم با خود به پایین بکشد.

www.jtd.ir


نوشته شده در یکشنبه 92/2/15ساعت 8:7 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

خاصیت تورق پذیری طلا و قابلیت انعطاف آن فوق العاده است، بطوریکه اگر یک گرم طلا را به قطر 006/0 میلیمتر برسانیم بدون آنکه پاره شود به طول یک کیلومتر می رسد و ضخامت نازکی از طلا را می توان تا حد 01/0 م م تهیه نمود. 

طلا بهترین هادی الکتریسیته است، بطوریکه در بعضی از سیستمهای مخابراتی و فضایی از طلا به همین منظور استفاده می شود.
رنگ طلایی خالص زرد سیر است. ولی به علت ترکیبات با فلزهای دیگر (بارهای منفی) طلا به رنگهای زرد مایل به سبز، قرمز، ارغوانی، سفید و ... مشاهده می شود.
وزن مخصوص طلا معادل 3/19 گ.س م است. با دانستن وزن مخصوص طلا می توانیم وزن طلای ساخته شده را حدس بزنیم. 
بطور مثال: اگر مدلی از نقره (8 گرم) باشد طلای ساخته شده از همان مدل چه وزنی را خواهد داشت با توجه به اینکه وزن مخصوص نقره 1/10 گ. س م است، از تناسب زیر استفاده می کنیم: 

10/1   g/cm

8g

19/3     g/cm

X=15/287

وزن مدل ساخته شده از طلا
از نظر شیمیایی طلا یکی از کم فعال ترین فلزات بشمار می رود. در تماس با هوا کدر نمی شود و در قوی ترین محلولهای قلیایی پایدار است. تقریباً در مقابل تمام اسیدهای خالص مقاوم است، مگر اینکه از ترکیب دو یا چند اسید استفاده شود.


نوشته شده در یکشنبه 92/2/15ساعت 8:6 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

آنچه از طلا می دانیم اینکه مهمترین فلز گرانبهای جهان می باشد ، این فلز از نظر اهمیت بازرگانی و اقتصادی از بالاترین درجه امتیاز برخوردار می باشد.
رنگ طلای خالص زردسیر است. بزرگترین قطعه طلای طبیعی که تاکنون استخراج گردیده و به ثبت رسیده است 6/95ک.گ است. علامت اختصاری طلا در جدول تناوبی عناصر AU، وزن مخصوص طلا 3/19 گرم بر سانتیمتر مکعب و دارای وزن اتمی 967/196 و عدد اتمی آن 79 می باشد. درجه ذوب آن 76/1064 درجه س، نقطه جوش آن 2700 درجه س است.
طلای خالص آنقدر نرم است که حتی با ناخن روی آن را می توان خط انداخت.
سختی آن 3-5/2 در مقیاس 10 قسمتی موس است و زمانی که مذاب آن بجوش آید، دود زرد و سبز رنگی از آن متصاعد میگردد و در مجاورت هوا و عوامل جوی دیگر تیره و کدر نمی­شود، زیرا با اکسیژن میل ترکیبی ندارد.
اغلب اسیدهای خالصی که برروی آن بی اثر هستند جزء اسیدسیلنگ (H2seo)
در مقایسه با فلزات دیگر خاصیت ورقه و مفتول شدن بیشتری دارد و دارای خاصیت کششی بالایی است، خاصیت چکش خواری زیادی دارد. در مقابل محلولهای قلیایی بسیار قوی و پایدار است. در محلول سیانور سدیم و سیانور پتاسیم حل میگردد.
استحکام کشش طلا 12 کیلوگرم بر میلیمتر مربع است. هرگز در مقابل حرارت تغییر رنگ نمیدهد و سیاه نمی شود. سنگهای معدنی طلا به نامهای کالاوریت و سپیلوانیت در طبیعت یافت میگردند. سطح شکسته آن، تیز و دندانه دار می شود.
بهترین حلال برای طلا (تیزاب سلطانی) است که مخلوتی از اسیدنیتریک (HNO2) و اسید کلریدریک (HCI) می باشد که جهت محک زند طلا بکار می روند.

www.jtd.ir


نوشته شده در یکشنبه 92/2/15ساعت 7:46 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

   1   2   3      >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت